حکایت قورباغه و زن
خانمی در زمین گلف مشغول بازی بود. ضربه ای به توپ زد که باعث پرتاب توپ به درون بیشه زار کنار زمین شد.
خانم برای پیدا کردن توپ به بیشه زار رفت که ناگهان با صحنه ای روبرو شد.
قورباغه ای در تله ای گرفتار بود. قورباغه حرف می زد! رو به خانم گفت؛ اگر مرا از بند آزاد کنی، سه آرزویت را برآورده می کنم.
خانم ذوق زده شد و سریع قورباغه را آزاد کرد. قورباغه به او گفت؛ نذاشتی شرایط برآورده کردن آرزوها را بگویم. هر آرزویی که برایت برآورده کردم، ۱۰ برابر آنرا برای همسرت برآورده می کنم!
خانم کمی تامل کرد و گفت؛ مشکلی ندارد.
آرزوی اول خود را گفت؛ من می خواهم زیباترین زن دنیا شوم.
قورباغه به او گفت؛ اگر زیباترین شوی شوهرت ۱۰ برابر از تو زیباتر می شود و ممکن است چشم زن های دیگر بدنبالش بیافتد و تو او را از دست دهی.
خانم گفت؛ مشکلی ندارد. چون من زیباترینم، کس دیگری در چشم او بجز من نخواهم ماند. پس آرزویش برآورده شد.
بعد گفت که من می خواهم ثروتمند ترین فرد دنیا شوم. قورباغه به او گفت شوهرت ۱۰ برابر ثروتمند تر می شود و ممکن است به زندگی تان لطمه بزند.
خانم گفت؛ نه هر چه من دارم مال اوست و آن وقت او هم مال من است. پس ثروتمند شد.
آرزوی سومش را که گفت قورباغه جا خورد و بدون چون و چرایی برآورده کرد.
خانم گفت؛ می خواهم به یک حمله قلبی خفیف دچار شوم!
نکته اخلاقی: خانم ها خیلی باهوش هستند. پس باهاشون درگیر نشین.
قابل توجه خواننده های خانم؛ اینجا پایان این داستان بود. لطفاً ادامه را نخوانید! و کلی با خودتون کیف کنید اما !..
..
...
..
..
..
..
..
..
..
مرد دچار حمله قلبی ۱۰ برابر خفیف تر از همسرش شد
يوهوووووووووووووووووووو
تفاوت نسل در یک نگاه
تصاویری زیبا و ناز از کودکان
نظرات شما عزیزان:
فسا
ساعت11:37---29 مهر 1391
سلام عزیزم دیوونه ی اون عکس وبلاگتم خیلی باهاش حال کردم.ایول خوش سلیقه ای.
بوس بوس بوس
پاسخ:
ندا : خواهش گلم هدف من و کسری جلب رضایت شماست . خوشحالم که از عکسا خوشت اومده
مهرانگيز
ساعت8:55---2 ارديبهشت 1391
سلام عزيز خيلي زيبا بود منتظر مطالب بعدي هستيم
ندایی
ساعت22:05---30 فروردين 1391
ممنون کسری جان که مطالب منو گذاشتی.
سارا
ساعت16:37---29 فروردين 1391
|